بسیاری از شاخههای دانش، کلیدواژههایی دارند که تصور آن دانشها، بدون آن واژهها امکانپذیر نیست.
به عنوان مثال، اگر عرضه و تقاضا را از اقتصاد بگیریم، با وجود پیکر فربهِ این دانش، چیزِ چندانی از آن باقی نمیماند.
به شیوهی مشابه، اگر فرصت، تهدید، قوت و ضعف را از استراتژی بگیریم، بخش مهمی از استراتژی را کمرنگ کردهایم. چهار واژهای که معمولاً آنها را به واسطهی حرف اول معادلهای انگلیسیشان، به عنوان SWOT یا ماتریس SWOT میشناسیم:
فرصت (Opportunity)
تهدید (Threat)
قوت (Strength)
ضعف (Weakness)
ماتریس SWOT را میتوان از قدیمیترین ابزارهای استراتژی دانست و تحلیل SWOT بر اساس این ماتریس، به بخش استانداردِ بسیاری از کتابها و مراجع رسمی در زمینهی استراتژی و تفکر استراتژیک تبدیل شده است (گاهی اوقات این ماتریس را ماتریس سوات یا مدل سوات میخوانند).
با وجودی که اغلب ما، آشنایی کافی با این ابزار داریم، با هدف یکنواخت شدن تصویر ذهنی دوستان متممی از تحلیل SWOT و نیز شکلگیری یک زبان مشترک در بهکارگیری مدل SWOT، درسی را به مرور مختصر این ابزار اختصاص دادهایم.
ماتریس SWOT
نخستین گام برای استفاده از تحلیل SWOT این است که نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید را، هر یک به صورت جداگانه و دقیق، فهرست کنیم. دو اصطلاح قوت و ضعف به وضعیت درونی کسب و کار اشاره دارند و فرصت و تهدید، از محیط بیرونی کسب و کار حرف میزنند:
ماتریس SWOT که قرار است بعداً برای تحلیل SWOT استفاده شود. اما چارچوب آن باید تغییر کند
بنابراین موارد زیر میتوانند نمونههایی از قوت و ضعف در یک کسب و کار (SW) باشند:
نقدینگی بالا / پایین